روزشمار عملیات های دفاع مقدس

نوار زمان هشت سال جنگ تحمیلی

کد خبر : 50182
تاریخ خبر : 1399/04/25-17:06
تاریخ به روز رسانی : 1399/04/25-17:09
تعداد بازدید : 153
نسخه قابل چاپ

۸مهر ۶۰

شهادت سرتیپ موسی نامجو (وزیر دفاع)، سرلشکر ولی الله فلاحی (فرمانده نیروی زمینی ارتش)، یوسف کلاهدوز (قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)، سرتیپ فکوری (فرمانده نیروی هوایی ارتش)، محمد جهان آرا (فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر)، بر اثر سقوط هواپیمای سی ـ 130 نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران.

۸مهر ۶۰
شهید سرتیپ خلبان سید موسی نامجو در ۲۶ آذر ماه ۱۳۱۷ در محله کولیور بندر انزلی به دنیا آمد. وی به زبان های فرانسه و انگلیسی آشنایی داشت و در زمان پیروزی انقلاب، عضو هیئت علمی دانشکده افسری بود. در زمان مبارزات قبل از پیروزی انقلاب اسلامی شهید نامجوی نوارها و اعلامیه های امام را پخش و جابجا می کرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سمت فرماندهی دانشکده منصوب شد و پس از شهادت دکتر چمران به عنوان نماینده حضرت امام(ره) در شورای عالی دفاع خدمت کرد. پس از آن به عنوان وزیر دفاع به کابینه شهید باهنر راه یافت. با تلاش وی و چند تن دیگر از دوستانش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تأسیس شد.

خانواده ؛
سیدموسی نامجوی در خانواده ای متدین و از تبار ولایت به دنیا آمد. پدر او حافظ قرآن بود و با روحانیت ارتباط خوبی داشت؛ به همین دلیل همیشه سیدموسی را با خود به مسجد می برد. لذا سیدموسی هم تحت تربیت همین پدر متدین با مبانی مذهبی آشنا شد، تا جایی که در ۵ سالگی مکبر مسجد قائمیه انزلی شد.
پدربزرگش فردی معتقد، متعهد و مورد اعتماد اهالی کلویر بود، که برای زنده نگهداشتن نام و یاد او، نام وی را نیز سیدموسی گذاشتند.
از همان دوران نوجوانی، پدرش که کاسب بود، برای تأمین اجناس خود به آستارا و اردبیل می‏رفت و در انزلی آن ها را می‏فروخت. در یکی از این مسافرت ها برای پدرش، که با روحانیت در ارتباط بود یک تصادف درست کردند، که همه سرمایه اش از دست رفت. شهید نامجوی در این دوران سخت برای خانواده اش با تلاش و فروختن مرکبات دو سال مخارج خانواده را پرداخت کرد. بعد از دو سال پدرش توانست در مخابرات تهران برای خود کاری پیدا کند و همراه با خانواده به تهران رفتند.

دوران تحصیل ؛
سیدموسی از ذکاوت و هوش بسیار بالایی برخوردار بود، به گونه ای که وقتی خواهرش می خواست به مدرسه برود به اصرار از پدر و مادرش خواست تا او را هم به مدرسه بفرستند. اصرار صادقانه او، آن ها را بر آن داشت که با مسئولین مدرسه صحبت کنند و رضایت آن ها را برای حضور سیدموسی در مدرسه به صورت مستمع آزاد جلب کنند.
سیدموسی با حضورش در کلاس درس به مسئولان مدرسه نشان داد که از چه هوش و ذکاوت بالایی برخوردار است به گونه ای که با پیشنهاد مسئولان خود مدرسه، برای حضور رسمی در کلاس‏ها مواجه شد و به عنوان شاگرد ممتاز، آن سال تحصیلی را به پایان رساند.
در سال ۱۳۳۷ به عنوان یکی از بهترین شاگردان، دیپلم ریاضی گرفت و وارد دانشکده نقشه برداری دانشگاه افسری امام علی (ع) گردید و با مدرک لیسانس نقشه برداری، در سال ۱۳۴۰ از دانشکده افسری فارغ التحصیل و به درجه ستوان دومی رسید. وی عضو هیئت علمی همان دانشکده شد و خیلی زود به عنوان استاد در این دانشگاه مشغول به تدریس شد.

چگونگی آشنایی و نزدیکی با امام خمینی(ره) ؛
خواهر شهید نامجوی در خصوص نحوه آشنایی شهید نامجوی با امام خمینی(ره) می‏گوید: پدرم مسئول تعمیر مخابرات منطقه قلهک بود. یک روز به او اطلاع می دهند که تلفن فردی به نام آقای "روغنی"، که حضرت امام(ره) در منزل او به سر می بردند، اشکال پیدا کرده است. پدرم برای تعمیر خط آن ها به منزل آن آقا می رود و در آنجا با امام(ره)، که مرجع تقلید خودش نیز بود، روبه رو می شود. او پس از این ماجرا هر چند روز یک بار به زیارت امام(ره) می رفت و هر بار که برمی گشت از زندگی او برای ما تعریف می کرد و عشق و علاقه درونی خود را به امام(ره) به ما منتقل می کرد. این تعریف‏ها در دل و جان ما هم آن چنان تأثیر گذاشت که سیدموسی از پدر می خواست که او را نیز به ملاقات امام(ره) ببرد، و همین زمینه نزدیکی او را با امام فراهم کرد و در همان دوران جوانی هر از چند گاهی به زیارت امام(ره) می رفت و این دیدارها در زندگی او تأثیر زیادی داشت. گویی روح تازه ای در کالبد موسی دمیده شده بود. وی به اندازه ای با امام (ره) محشور بود که امام او را با نام کوچک "سید موسی" خطاب می کردند.

تشکیل سازمان نظامی سیاسی متشکل از جوانان مؤمن ؛
شهید نامجوی سعی می کرد که دانشکده افسری را با فیضیه مرتبط سازد و در این راه سخت در تلاش بود. با وجود مراتباتی که ارتش شاهنشاهی از کلیه نظامیان به عمل می آورد و آن ها را از تماس با متفکران مذهبی دور نگه می‏داشت ولی سرتیپ نامجوی به طور مخفیانه در این جلسات شرکت داشت و به همین جهت طرح یک سازمان نظامی سیاسی را در سال‏های ۴۶ ـ ۴۵ با شهید منتظری و شهید آیت و شهید عباسپور و دیگران پی ریزی کردند، که مرامنامه آن در ۱۴ اصل تدوین شد و پس از آن کار عضوگیری برای این سازمان آغاز گردید.
این سازمان مقررات و ضوابطی داشت که اعضا را وادار به رعایت آن می کرد. این تشکیلات نام نداشت و مرامنامه آن مکتوب نبود و هیچ کدام از اعضا حق نداشتند آن را بنویسند و فقط می توانستند آن را حفظ کنند. دلیل اینکه هنوز خیلی ها چهره و فعالیت های نامجوی را نمی شناسند این است که او در سازمانی بود که نام و نشانی از خود نداشت و به دلیل همین رعایت دقیق مسائل امنیتی، اعضای آن دستگیر و زندانی نشدند و همین مسئله نیز باعث شد که آن سازمان ناشناخته تر بماند و افشا نگردد.
اولین عضو نظامی این سازمان شهید نامجوی بود که به کار شناسایی افراد مؤمن و متعهد و جذب آن ها به سازمان مبادرت کرد، که یکی از این افراد سرهنگ شهید "کلاهدوز" بود که بعداً قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد.
نامجوی قبل از پیروزی انقلاب در دانشگاه افسری به عنوان استاد نقشه برداری در سر کلاس با زیرکی خاصی که مخصوص ایشان بود، دانشجویان مؤمن و متعهد را شناسایی می کرد و آنها را در جلسات مذهبی که به صورت مخفیانه تشکیل می شد، شرکت می داد و به افشاگری ماهیت فاسد رژیم می پرداخت و هدف روحانیت از مخالفت با رژیم شاهنشاهی و برقراری حکومت اسلامی را برای دانشجویان تشریح می کرد. این جلسات توسط شهیدان کلاهدوز، اقارب پرست، احمد بیگی و تعداد دیگری از افسران، که ارتباط تنگاتنگی با روحانیون داشتند، تشکیل می شد ولی این جلسات به قدری حساب شده برگزار می شد که ضد اطلاعات رژیم هم کوچک ترین شکی به شهید نامجوی و شاگردان وی نکردند.

ازدواج ؛
در سال ۱۳۴۹ شهید نامجوی با خانم افسر طلوعی ازدواج کرد. ثمره این ازدواج ۳ فرزند (۲ پسر و یک دختر) است. دو فرزند شهید نامجوی پزشک هستند. همسرش در مورد شهید نامجوی می‏گوید: او آموزگار زندگی من بود

قرار گرفتن در لیست سیاه رژیم شاه ؛
این گروه با پخش اعلامیه و سخنرانی های حضرت امام(ره) در سطح دانشکده و حتی خارج از آن در جهت روشنگری قشر نظامی فعالیت می کردند و جالب اینکه آن ها در تمام کشور مهره چینی کرده بودند و به همین دلیل در بعد از انقلاب با وجود چنین عناصری در ارتش بسیاری از کودتاها در نطفه خفه شد. نام شهید نامجوی بعدها که اسامی افراد اعدامی کشف شد در فهرست سیاه رژیم شاه بود، به گونه ای که اگر انقلاب نمی‏شد، اعدامش حتمی بود.

ایده تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ؛
شهید نامجوی در ضمن حفاظت از دانشکده افسری، به فکر تأسیس یک ارتش مذهبی ملی افتاد. او سال‏ها آرزو داشت یک ارتش مکتبی در کشور تشکیل دهد، بنابراین با شهید کلاهدوز و شهید محمد منتظری و شهید اقارب پرست هسته اولیه سپاه پاسداران را پی ریزی کردند و شهید کلاهدوز از ارتش جدا و مسئول سپاه پاسداران شد.

انتصاب به وزارت دفاع ؛
سرتیپ نامجوی در تاریخ ۲۷ مردادماه سال ۱۳۶۰ از طرف نخست وزیر، شهید باهنر به سمت وزارت دفاع منصوب شد که پس از کسب تکلیف از امام خمینی(ره) حاضر به قبول این سمت شد. وی پس از قبول مقام وزارت از دریافت حق مقام خودداری و تنها به حقوق سربازی بسنده کرد.

نحوه شهادت ؛
بعد از پایان موفقیت آمیز عملیات ثامن الائمه، ۵ تن از فرماندهان رده بالای ارتش و سپاه جهت تقدیم گزارش به امام خمینی(ره) عازم تهران می شوند و به این منظور یک فروند هواپیمای سی-۱۳۰ در ساعت ۱۸:۴۲ با ۴۰ نفر سرنشین و ۲۷ مجروح و ۳۲ نفر از شهدای عملیات ثامن الائمه از فرودگاه اهواز به مقصد تهران به پرواز درمی آید.
هواپیما در ساعت ۱۹:۵۹ روز ۷ مهرماه سال ۱۳۶۰ در ۲۷ کیلومتری فرودگاه مهرآباد تهران در جنوب غربی کهریزک دچار سانحه می شود و به علتی نامشخص هر چهار موتور هواپیما هم زمان خاموش می شوند. خلبان تلاش می کند هواپیما را در همان منطقه به زمین بنشاند. چرخ های هواپیما به وسیله دستگیره دستی باز می شود و هواپیما در زمین ناهموار فرود می آید و پس از طی مسافتی نزدیک به ۲۷۰ متر در نقطه ای متوقف و بال چپ هواپیما به زمین اصابت می کند. هواپیما متلاشی شده و آتش می گیرد که در نتیجه ۴۹ نفر از سرنشینان هواپیما از جمله سرلشکر سیدموسی نامجوی وزیر دفاع، سرلشکر فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرلشکر فکوری مشاور جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، سرلشکر کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سرلشکر جهان آرا فرمانده سپاه پاسداران خرمشهر و آبادان شهید می شوند.

پیام امام خمینی(ره) به مناسبت این سانحه ؛
امام خمینی(ره) در پی شهادت شهید نامجوی و همراهانشان پیامی را بدین شرح بیان کردند: با کمال تأثر و تأسف خبر دلخراش سانحه هوایی یک فروند هواپیمای نیروی هوایی، که حامل شهدا و مجروحین جنگ اخیر بود و منجر به شهادت جمعی از خدمتگزاران به اسلام و ملت شهیدپرور ایران گردید، که در بین آنان تیمسار سرلشکر ولی الله فلاحی، تیمسار سرتیپ نامجوی، تیمسار سرتیپ فکوری و آقای کلاهدوز بودند، واصل گردید. اینان خدمتگزاران رشید و متعهدی بودند که در انقلاب و پس از انقلاب با سرافرازی و شجاعت در راه هدف و در حال خدمت به میهن اسلامی به جوار رحمت حق تعالی شتافتند. امید است که پس از پیروزی شرافت آفرین برای ملت و پس از زحمات طاقت فرسا در راه هدف و عقیده، روسفید و سرافراز به پیشگاه مقدس ربوبی وارد و مورد رحمت خاصه واقع شوند.

پیام مقام معظم رهبری (فرمانده کل قوا در سال ۱۳۶۰) ؛
فرماندهی کل قوا در خصوص شهادت شهید نامجوی چنین می‏گویند: شهید نامجوی با شجاعت و تلاش خستگی ناپذیر خود دانشکده افسری را احیا کرد و با توجه به نقش دانشکده افسری نیروی زمینی در حفظ اصول و ارزش های انقلاب، توطئه های استکبار جهانی را خنثی کرد.

برچسب ها :

نام*
ایمیل*
نظر*


© 1397 کلیه حقوق محفوظ است | طراحی وب سایت
x - »